|
یک ارتباط جالباین چند روز چیزی به ذهنم رسید که تصمیم گرفتم در وبلاگم مطرح کنم. شاید جالب هم باشد.. خرداد هفتاد و شش را یادتان می آید؟ فردای روزی که خاتمی بیست ملیون رای آورد و خیلی از حامیان و مخالفان خاتمی مات و مبهوت جامعه پیش بینی ناپذیر ایران بودند. رسانه ملی هم شدیدا سعی در اثبات ملی بودنش داشت. کسانی که تا دیروز در تلویزیون چنان ح اصلح را از ته حلق ادا می کردند که همگان متوجه رجوع اصلح به صاحبش می شدند، باز آمدند و گفتند که کسانی که به خاتمی رای دادند به نظام رای دادند و تایید سیاست های نظام را داشتند. خلاصه حامیان خاتمی چنان سرمست بودند که کمتر توجه به این گفته ها می کردند. انتخابات دومین شورای شهر تهران را به خاطر می آورید؟ همان که شورایی با حدود سه درصد انتخاب شد و شهردار را انتخاب کردند. فردای آن روز سیل تشکر ها از مردم بود که همیشه در صحنه حاضر بودند و با اکثریت قاطع سه درصدی مشتی بر دهان یاوه گویان کوفتند. قطعا شهردار منتخب این شورای مقتدر، جز صفت مردمی برازنده اش نبود.آنقدر که به خود جرئت می دهد و سایتش را مردمیار می نامد و حتی به این هم قناعت نکرده و به رئیس جمهوری که یک اقلیت بیست و دو ملیونی انتخابش کرده اند، می تازد. حافظه تان یاری می دهد که مجلس هفتم را به یاد آورید؟ دو سال قبل با رد صلاحیت هشتاد نماینده مجلس ششم و حدود یک سوم نام نوشتگان برگزار شد و باز هم پز دادند که ما مردمی هستیم چون نفر آخر منتخب در مجلس ششم، این بار در مجلس هفتم با همان رای اول شد. آفتاب آمد دلیل آفتاب. امروز پاسخ های یک کاندیدای مستاصل را خواندم که تلاش داشت بگوید من بی تقصیرم. به واقع چند نفر از کاندیدا های جناح راست، توان پاسخ گویی و یا رویارویی با واقعیت را دارند؟ فرمانده مقتدر نیروی انتظامی البته فرمانده سابق، در مقابل دانشجویان هم به میخ می زند هم به نعل. نه سیخ بسوزد نه کباب. حتما ادعای مردمی بودن شهردار و مجلس هفتم و خودش را هم دارد. و اما خوشه چینی از این مجیز. برای راست بودن از جنس سیاسی و جناحی اش، باید پر رو بود. اگر از در بیرون انداختنت از پنجره وارد شوی. باید آنقدر جسارت داشت که سیخ ایستاد و در چشم مردم نگاه کرد و گفت: شما را نمی بینم. برای راست بودن باید نسبتی با یکی از سوغاتی های قزوین داشت که بسیار معروف است و به کار استحمام می آید. * * * بعد التحرير: شخصا مخالف نقد خاتمي نيستم بلكه آن را مفيد مي دانم و خود هم اين كار را انجام مي دهم. ولي آْنچه مغرضانه شهردار تهران مطرح كرده اولا حقيقت ندارد و ثانيا دامان خاتمي از اين دست اتهامات غير مردمي بودن و كاخ نشين بودن مبراست. * * * در هفته نامه چلچراغ مطلبي در مورد ميثاق جوانان با دكتر معين چاپ شده است كه گوشه صفحه تصوير متن آن با امضاي چند تن از جوانان آورده شده است. من كه نتوانستم نام اين جوانا را از سايت ها و روزنامه ها پيدا كنم ولي از روي تصوير به سختي خواندم و اينجا وارد مي كنم. پدرام الوندي-امين بزرگيان-سميه توحيد لو-هادي حيدري-پرستو دوكوهكي-رضا شيرالي(ناخوانا)-محمد عاملي-حسين فراستخواه-حنيف مزروعي-خانم بابايي-محمدرضا جلايي پور-بهمن دارالشفايي-حسين رحماني-صالح صحابه-ميثم عنقايي-وحيد قبادي-علي معظمي-سعيد نورمحمدي-سرگه بارسقيان-علي پيرحسين لو-محبوبه حقيقي-حسين دباغ-علي رضا رئيسي-وحيد عابديني-غريقي-ياسر كراچيان-بابك مينا(ناخوانا)-باور نيك نژاد از بين بيست و دو جوان حاضر در آن ليست تنها نام دو خانم قابل خواندن نبود. اما در بالاي نام امضا كنندگان نام و امضاي دكتر معين ديده مي شود البته با تاريخ هفت ارديبهشت هشتاد و چهار. بعدا مفصلا در اين مورد مي نويسم | هادی | 11:39 AM | | |
.:: تیتر آخرین اخبار ::. :آرشیو نوشته ها: July 2004 August 2004 September 2004 October 2004 November 2004 December 2004 January 2005 February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 |