کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



در طبیعت بیندیشیم

دیروز جمعه به همراه خانواده به یکی از ییلاقات اطراف شهرمان رفتیم. هوای تازه و مطبوع بهاری تک تک سلول های بدن را شاداب می کرد. صدای رودخانه خروشان گوشنواز بودو درختان هم تازه از خواب، بیدار شده بودند.اما در بین این همه زیبایی نکته ای توجهم را به خودش جلب کرد. وقتی از دور ایستاده بودم و کوه مقابل را نگاه می کردم جز دامنه ای نتراشیده و نخراشیده که از انبوهی از درختان به ظاهر خشک و مرده تشکیل شده بودند، چیز دیگری نمی دیدم. اتفاقا هفته قبل هم به همین منطقه آمده بودم که در ظاهر با این هفته تفاوتی نداشت. اما وقتی کمی دقت می کردی و جلوتر می رفتی چیز دیگر مشاهده می کردی. چیزی شبیه به حرکت آب زیر کاه(همان مثل معروف آب زیر کاه که بار منفی دارد.) که در ظاهر به چشم نمی آید و ناگاه غافل گیرت می کند.
به شاخه درخت که نزدیک شدم جوانه های تر و تازه و ظریفی را دیدم که از شدت لطافت تاب و تحمل دست انسان را هم نداشتند. چنان این جوانه ها زیاد بودند که می گفتی عجب انقلابی در حال وقوع است و ما بی توجه به آن از کنارش می گذریم.این انگیزه ای شد تا هفته بعد هم حتما به دیدن آن کوه به ظاهر آرام، که آرامشش از جنس قبل از طوفان می ماند بروم. شکی نیست که جبر طبیعت آن جوانه های لطیف را غالب می سازد. جنبشی که از بطن زمختی و ناهمواری بیرون می آید.هفته بعد و هفته ای بعد از آن آن دامنه کوه دیدنی خواهد بود.جوانه ای که از شدت لطافت طاقت دست خوردنی ندارد در کنار هم همانند قطره ای از دریا بر زمستان چیره می شوند.چه زیباست و این است راز جوانه ای تنها و قدرتی که در آن نهفته است.
* * *

نخواستم از این نوشته برداشتی ویژه و انحصاری کنم . البته بر اهل فن پوشیده نیست که این برداشت تعمیم پذیر است. برداشتی که شاید این روزها به آن نیازمندیم.

| هادی | 5:47 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.