کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



آیا هاشمی مقتدر است؟

هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم این مورد موضوع گفت و گوهای بین مردم می شود . هر چند تا ذوب شدن یخ های بی تفاوتی راه زیادی مانده است. در بین صحبت های روزمره ای که می شود و یا حتی در فضای وبلاگ شهر به موردی برخوردم که نیاز به دقت دارد. شاید شما هم اخیرا با برخی تردید ها در نوشته های وبلاگ نویسان مواجه شده باشید.
و اما اصل موضوع. در این مدت افرادی را دیده ام که در دوره های قبلی انتخابات از حامیان اصلاح طلبان بوده اند ولی در این دوره قصد دارند به هاشمی رای بدهند. البته شخصا بین هاشمی و حامیانش، اصلاح طلبان و اقتدار گرایان قائل به مرزبندی هستم. اما این دوستان اصلاح طلب که این دوره از یاران هاشمی شده اند از هشت سال کار شکنی علیه دولت خاتمی و بی اثر بودن رایشان مطمئن شده اند و در این دوره می خواهند به فردی رای بدهند که مقتدر باشد. شاه بیت این گروه از حامیان رفسنجانی این است که هم اوست تنها کسی که یارای مقاومت در برابر انحصار طلبان را دارد. علی الظاهر هم درست می گویند و بسیاری هم با شنیدن این استدلال پایشان در حمایت از کاندیدا های دیگر سست می شود. مانند این که فرضی از پیش تعیین شده است که هاشمی یگانه قدرتمند است و این فرض نیاز به تامل ندارد و هیچ بحثی در آن نیست.
اما مهمترین سوال : آیا هاشمی رفسنجانی قدرتمند است؟ اگر پاسخ مثبت است این قدرت چه اندازه ای دارد؟
اگر به زمان پیش از انقلاب بازگردیم هاشمی یکی از روحانیونی بود که به این نهضت پیوست و از معدود کسانی بود که به همراه مجاهدین دست به مبارزه مسلحانه زد، در خانه های تیمی آنان زندگی می کرد و البته بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان از اسلام به مارکسیسم از آن جدا شد.بعد از انقلاب هم در مصادر متفاوت قدرت حضور داشت.هشت سال رئیس جمهور بود تا لقب سردار سازندگی را گرفت. در زمان تشکیل خبرگان رهبری برای انتخاب رهبر جدید نقشی موثر داشت و دیگر خدماتی که برای جمهوری اسلامی انجام داد . مسلما کسی با چنین پیشینه ای نفوذ ویژه ای در حکومت دارد که قابل انکار نیست. اما آیا هاشمی تنها کسی است که از این نفوذ برخوردار است؟ افرادی با این سابقه درخشان در این نظام کم نیستند که فقط بتوان به هاشمی اشاره کرد.قطعا دیگرانی هم هستند که از نفوذ در حاکمیت برخوردارند و کمتر در منظر عمومند.اگر کمی بجوئید حتما یابنده خواهید بود. اما برای همگرایی در بحث می پذیرم که هاشمی قدرت دارد اما به چه میزان؟
بیائید کمی به گذشته بازگردیم.هاشمی هشت سال رئیس جمهور بود. در زمان ریاست او با مجالس متفاوتی همکاری داشت.مجلس چهارم و پنجم. اگر کمی بررسی کنید تفاوت کابیته های اول و دوم او را متوجه می شوید که او تحت فشار سه وزیر متعلق به تفکر چپ خط امامی آن روز را که امروزه با نام اصلاح طلب می شناند، از دست داد.خاتمی ، معین و عبدالله نوری از کابینه خارج شدند. هاشمی در توافقی نا نوشته با اقتدارگرایان آن روز یا همان راست سنتی ، تصفیه ای انجام داد که حتی تا پایین ترین لایه های دولت هم رسید و بسیاری از مدیران شهرستانی هم به نحوی از حکومت اخراج شدند.
انتخابات مجلس هفتم را بیاد بیاورید. نامی که سریعا رد صلاحیت های گسترده را به ذهن متبادر می سازد.در این انتخابات ، بسیاری از هواداران و حتی اعضای حزب کارگزاران سازندگی که فرزند هاشمی اند در انتخابات نام نویسی کردند و باکی از رد صلاحیت نداشنتد زیرا شخص هاشمی که او را یکی از استوانه های نظام می دانستد، حامی ایشان بود. اما غلط بود آنچه می پنداشتند. هاشمی ، شخصی که امروز بر طبل اقتدار او کوفته می شود، نتوانست برای حواریونش از شورای نگهبان که روابطی نزدیک با او دارند، تایید صلاحیت بگیرد.
این دو مورد را به عنوان مثال ذکر کردم تا تلنگری باشد برای یافتن موارد دیگر.
استراتژی هاشمی در برابر نیروهای محافظه کار سنتی، به گواهی کارنامه اش، جز امتیاز دهی و عقب نشینی نبوده و البته حفظ ظواهر اقتدار در انظار عمومی. هر چند در مواردی هم با استفاده از لابی هایش توانسته در مقابلشان بایستد.
دوستان اصلاح طلبی که امروز سنگ هاشمی را به واسطه اقتدارش بر سینه می زنند، فراموش نکنند اگر وی به واسطه اقتدارش و توهم کاریزماتیک بودن شخصیتش قصد اجرای قانون اساسی را دارد، به راحتی هم می تواند قانون را زیر پا بگذارد و کسی هم معترضش نشود.
می گویند" شرف المکان بالمکین". ارزش مکان به کسی است که در آن جا نشسته است. آیا این دوستان معتقدند که رئیس جمهور باید از پیش شخصیت حقیقی مقتدری داشته باشد تا بتواند از قانون حمایت کند؟ در مورد اقتدار هاشمی در سطور بالا توضیح داده شد.
اگر هاشمی در دوره قبل با امتیاز دهی توانست ریاست جمهوری اش را تثبیت کند با محافظه کاران سنتی سرو کار داشت. اما امروز محافظه کاران جوانی متولد شده اند که علنا در مجلس علیه هاشمی سخن می گویند. کسانی که به این سادگی کوتاه نمی آیند و در صورت انتخاب هاشمی به ریاست جمهوری باید شاهد عقب نشینی های بیش از پیش وی باشیم.
بهتر است این دوستان کمی در مورد اقتدار فرد یا گروه کنند و بیشتر هم در زمینه منشا اقتدار بیاندیشند.آیا اقتداری که از صندوق های رای یک انتخابات آزاد بیرون می آید ارزشمند تر نیست؟

| هادی | 12:02 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.