کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



مدیری زیر سایه مدیری دیگر

همیشه رقابتی بین مدیران وجود دارد که در بعضی مواقع سازنده است و البته مخرب هم می تواند باشد.همین رقابت و یا تاحدودی چشم و هم چشمی است که حتی منشا ابداع و نوآوری می شود.
صدا و سیما به عنوان فراگیر ترین و عمومی ترین رسانه در ایران کوچکترین تغییر در راس هرم مدیریتی آن باعث دگرگونی در دیگر بخش هایش ومی شود که نمود عینی آن را می توان در برنامه های صدا و سیما دید.مدیر سعی می کند با نوآوری و برنامه های کوتاه مدت خودی نشان بدهد و خود را در مقابل رئیس قبلی قرار ذهد. از اینکه کارمندانش او را با رئیس قبلی مقایسه کنند و او را در صدر بنشانند خشنود می شود.این ها را نوشتم تا به اینجا برسیم که بین دوران ریاست لاریجانی در صدا و سیما و جانشین کنونی وی ضرغامی مقایسه ای داشته باشیم.
لاریجانی در سال هفتاد و دو از وزارت ارشاد به صدا و سیما آمد تا مدیریت این رسانه بزرگ را در اختیار بگیرد و به قول خودش تحولی در آن به وجود بیاورد.اما برای شروع کار و ایجاد محبوبیت بین عامه مردم نوآوری هایی را به کار بست.البته قبل از وی محمد هاشمی برادر رئیس جمهور ریاست این سازمان را بر عهده داشت.یکی از این کارها که من به خاطر دارم و در آن زمان که لاریجانی تازه به سازمان آمده بود دعوت از استاد شجریان برای برنامه تحویل سال بود.یادم می آید که آن سال در دید و بازدید های نوروز خیلی روی این مورد تکیه می کردند و خوشحال بودند که استاد به صدا و سیما آمد.بگذریم که بعد از پا گرفتن لاریجانی او به دنبال سیاست های دیگری بود که حتی باعث شد استاد شجریان نه تنها دیگر پا به صدا و سیما نگذارد بلکه اجازه نداد تا صدایش با تصاویر گل و بلبل از تلویزیون پخش شود.اضافه کنیم به این لیست برنامه های هویت،چراغ،کنفرانس برلین،فیلم های تکراری ،موسیقی مبتذل و بی محتوا و موارد بسیاری که کارنامه ده ساله لاریجانی را نزد ملت درخشان تر نمود.
حال که یکی از معاونان لاریجانی رئیس سازمان شده تمام تلاشش را می کند تا از زیر سایه سنگین لاریجانی خارج شود.ضرغامی که زمانی معاون سینمایی وزارت ارشاد بود به معاونت استان ها و کجلس صدا و سیما می آید تا در رکاب لاریجانی باشد.اوج فعالیتش را می توان در تاسیس شبکه های استانی و از آن مهمتر در مجلس ششم و در مخالفت با طرح هایی مانند آزاد سازی ماهواره و یا تحقیق و تفحص از صدا و سیما و همچنین دفاع از بودجه این سازمان دانست.اما این معاون اکنون خود رئیس شده و نیاز دارد تا از زیر نام لاریجانی خارج شود.از این مهمتر این که رقبای وی در کسب ریاست سازمان هنوز پست معاونت را دارند،افرادی مانند رحمانی فضلی و کردان.ضرغامی برای اثبات مدیریتش دست به تغییراتی نمادین در صدا و سیما زد.نمونه اش را می توان در اخبار بیست و سی ویا موارد عینی دیگری دانست.یکی از منافع این رقابت پخش تیزر تلویزیونی فیلم هایی است که در حال اکران در سینما هستند.در واقع این تبلیغات تلویزیونی می تواند خونی در رگ های در حال احتضار سینمای ایران باشد .هر چند چاره دراز مدت نیست ولی موثر است.نمونه اش تیزر فیلم دوئل که سعید راد بازیگر قبل از انقلاب در آن بازی می کند و در واقع محور تیزر هم می باشد بارها در طول روز پخش می شود.هر چند روزنامه هایجمهوری اسلامی و کیهان و نشریه یالثارات از این کار انتقاد می کنند. نکته دیگر اینکه اکنون هر روز خاطرات مدیریت ده ساله لاریجانی در سازمان صدا و سیما در ستون پاورقی روزنامه جام جم چاپ می شود و این قدرت را به مردم و کارمندان سازمان می دهد تا بتوانند قیاسی بین این دو مدیر داشته باشند.پس ضرغامی ناچار است تا خلاقیت خود را به کار بیندازد ویا حداقل مشاوران خوبی انتخاب کند تا در این بازی بازنده نباشد
امیدوارم این رقابت به نفع مردم باشد.

* * *

چند روز قبل برای رفتن به دانشگاه سوار ماشین شدم .البته صندلی عقب.کمی جلوتر مسافر دیگری سوار شد البته صندلی جلو.مردی میانسال .ریش دار ،کت و شلواری و ابا یک کیف سامسونت.خیلی آرام با راننده صحبت را آغاز کرد و از آنجا که ما ایرانی ها مادر زاد دکترای علوم سیاسی داریم هنوز چند کیلومتر نرفته بحث به وادی سیاست افتاد.راننده می گفت دولت دزد است و آن مرد می گفت (البته بسیار آرام و مدل گفت و گوی تمدنی)عزیز دلم دولت من و شمائیم ما باید خوب باشیم و اخلاق را رعایت کنیم.به قانون احترام بگذاریم و......خلاصه این مسیر پنجاه و خورده ای کیلومتری به صحبت این دو نفر گذشت.ولی انصافا اقای ریش دار خیلی با تمانینه و آرامش صحبت می کرد و در مواردی حق هم داشت ولی راننده قبول نمی کرد .راننده فکر کرد طرف کاره ای است.آن آقا هم گفت عزیز من،من تا به حال نان دولت را نخورده ام و استخدام هیچ جایی هم نیستم.ولی تمام این حرف ها آب در هاون کوبیدن بود.راننده کماکان دولت را دزد می دانست.بالاخره به مقصد رسیدیم.من و آن اقا با هم پیاده شدیم.راننده صد تومان کمتر کرایه گرفت.من فکر کردم اشتباه کرده و به اوگفتم.به من گفت صد تومان کمتر گرفتم چون در طول مسیر ....شعر زیاد شنیدی.

* * *

خیلی وقت بود که آپدیت نکردم و کلا تو ترکم.از این به بعد شاید نتونم منظم آپدیت کنم ولی سعی می کنم حداقل هفته ای یه بار یه دستی به سر و روی این کومه بکشم

| هادی | 1:53 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.