کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



تقليد

عادت من این است که هنگام وبلاگ گردی ، اگر به وبلاگ خوبی برخورد کنم ، مطالبش را در حافظه کامپیوتر ذخیره کنم تا سر فرصت مطالعه کنم و اگر هم نظری و یا انتقادی داشته باشم ، آن را به صورت کامنت و یا ایمیل به نگارنده آن اطلاع دهم .این را همین جا داشته باشید.
یکی از موضوعاتی که من همیشه به آن علاقه داشته ام علی رغم اینکه در رشته فنی تحصیل می کنم ، علوم انسانی بوده است و از میان این علوم ، اولین بخشی که با آن آشنا شدم علوم دینی و حوزوی بود.دوستان طلبه هم زیاد دارم البته با توجه به نا همگونی های فکری که طبیعیست.
این عادت باعث شد تا در وبلاگ شهر هم به دنبال وبلاگ هایی بگردم که نویسندگانش طلبه باشند و وبلاگ هایشان رنگ و لعاب دینی و حوزوی داشته باشند و من را به یاد حجره های طلبگی بیاندازد.حجره هایی که دور یک حوض آب کنار هم چیده شده اند. این بار قرعه به نام وبلاگ درد و دل های یک روحانی افتاد.طلبه ای به نام علی که از زندگیش می نویسد از فرزندش و از پرنده هایی که برای او خرید و البته کیست که نداند دغدغه طلبه واقعی همان رسالت راستینش که تبلیغ دین خداست در تار و پود زندگیش نفوذ کرده است. وبلاگش را کامل خواندم و به نکته ای برخوردم و تصمیم گرفتم تا نظرم را اجمالا در مورد آن بگویم.نوشته زیر که بخشی از پست يكشنبه، 7 تير، 1383 است را بخوانید:

واما تقليد..!
نگرش قضاوت گرايانه!برخی اوقات مانع تفکر منصفانه در مورد روحانيون شده است!من باب مثال بحث «تقليد»...خيلی ها (حتی برخی از روشنفکران)معتقدند ٬روحانيون از تقليد برای خودکيسه ای دوختند! ودکانی باز کرده اند!..وچشم وگوش بسته به حوزه ها می تازند که مگر ميمون شده ايم که تقليد کنيم!؟وحال آن که اگر شما به رساله های عملی مراجع تقليد نگاه بکنيد باالاتفاق همه معتقدند که يکی از راهای بدست آوردن احکام الهی تقليد است!وبرای دست آوردن احکام فروع دين دو راه ديگری هم هست يا۱- بايد خود متخصص بود يا۲- اينکه احتياط نمود!..دقت فرموديد«تقليد»يکی از راه هااست!وتمام راه هابه تقليد منتهی نمی شود!.. پس هر کس می تواندبا مراجعه به قرآن واحاديث وسيره معصومين واجماع علما احکام الهی را استنباط کرده وبه نظر خود عمل کند!ويا اگر اين طريق را نمی پسندد راه ديگر ی هم است که«احتياط»نام دارد.(به اين معنی که٬)با تسلط به فتوی مراجع مشهور حد وسط را بايد گرفته وبه آن عمل کند!..وبالا خره اگر کسی نخواست از اين دو طريق به احکام برسد مجبور است به يک عالم متخصص که تمام عمرش را در اين مسير صرف می کندمراجعه کند(واين رجوع به متخصص عقلی است والانه اين رجوع در همه رشته ها جاری وساری است)...برای عرايضم مثالی می زنم:«مثل اينکه کسی سرش درد می گيردبرای درمان خودش يا اينکه خودش بايدپزشک باشد ويا اينکه پرهيز واحتياط کند تا خوب شود!يا بايد به پزشک مراجعه کند


در مورد تقلید شخصا هنگامی که به سن تکلیف رسیدم تا کنون در مورد آن فکر کرده ام و البته با افراد زیادی هم صحبت کرده ام.این را هم قبول دارم که برخی روشنفکران به آن تاخته اند اما نکته اصلی چیز دیگریست.اولا تقلید در فروع است و نه در اصول که آن تحقیقیست.امروزه ما با مردمی مواجه هستیم(به ویژه جوانان)که به راحتی امری را قبول نمی کنند و به دنبال چرایی آنند .بار ها دیده ام که برخی متدینین تقلید را بسیار گسترده اند تا جایی که قوه عاقله خود را تعطیل کرده و به تقلید صرف پرداخته اند.آیا به راستی اگر دلیل عقلی حکمی از متشرعان خواسته شود می توانند به آن پاسخی در خور گویند؟و حتی متخصصان امر.
ثانیا مشکل اصلی که بعضی روشنفکران ایراد می کنند رویکرد فقها به فقه است. فقه در ایران گسترده ترین منبع سنت است.سه رویکرد در مقابل فقه وجود دارد .اخباری که نقل قول خالص است ، انفعالی یعنی در مقابل پدیده های جدید هر چه روی داد بدون مقاومت بپذیریم و اصولی که با توجه به منابع فقهی و درک زمانه تصمیم مناسب توسط اجتهاد اتخاذ می شود.آنچه امروز دیده می شود اخباری گری غلیظ است که در مقابل رویکر اصولی که فقهی پویا ارائه می دهد مقاومت می کند و به فقهای پیشرو اجازه اظهار نظر نمی دهد.
در مورد این که در مقابل تقلید نکردن دو راه وجود دارد لطیفه ای را به یاد من آورد.آنجا که سه نفر در حال غرق شدن در دریا بودند شخصی با قایقی آمد و فقط می توانست دو نفر را نجات دهد.قرار شد تا از آن سه سوال بپرسد و هر کدام جواب دادند سوار شوند.از اولی 2+2 را پرسید و او جواب داد و سوار شد.دومی هم جواب 3+3 را داد و سوار شد .از سومی پرسید جذر سینوس 54تقسم بر کسینوس 72به توان دو سوم چند می شود.سومی گفت بابا اگر نمی خواهی سوارمان کنی چرا سوال سخت می پرسی؟؟ حال حکایت شماست.به جای نشان دادن راه ساده تر می گویید یا مجتهد شو و یا عمل به احتیاط کن .
به هر صورت بحث تقلید بسیار گسترده است که جای صحبت بسیار و هم چنین روشنگری را می طلبد.

* * *

| هادی | 2:07 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.