کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



روزنامه شرق و اجازه از تلویزیون در مورد هخا

امروزه دیگر کسی نیست که نقش رسانه را در هدایت افکار عمومی کتمان کند.حتی قدرت رسانه به حدی بود که یکی از ژنرال های ناپائون می گفت که رسانه را در اختیار من قرار دهید تا نتیجه جنگ را قبل از وقوعش بگویم.البته امروزه باافزایش ارتباطات و به ویژه شبکه اینترنت دیگر آن جو انحصاری رسانه ای شکسته شده است.امروز دیگر سایبر ژورنالیسم است که منبع اطلاع رسانی می شود و رشته ای جدید در عالم روزنامه نگاری می گردد.همان دهکده جهانی که بارها نامش را شنیده ایم.
در ایران هم روزنامه ،تلویزیون و رادیو بخشی از زسانه را تشکیل می دهند که البته باید اینترنت را هم به آن اضافه کرد.صدا و سیما در ایران طبق قانون اساسی در انحصار حکومت است و بخش خصوصی حتی گوشه چشمی هم نمی تواند به آن داشته باشد.این بخش فراگیر تر از دیگر ابزار های رسانه ای در جامعه سنتی ایران است.اینترنت هم که کودکی نوپا در ایران است .در خوش بینانه ترین حالت حدود پنج میلیون کاربر اینترنتی در ایران وجود دارند که البته استفاده کنندگان تفننی آن را نباید به حساب کاربر جدی اینترنتی گذاشت.آنچه می ماند به عنوان رقیب صدا و سیما در جنگ نابرابر روزنامه است .این میراث گوتنبرگی در ایران حدود دو و نیم ملیون خواننده دارد.
صدا و سیما اما چون در اختیار حکومت است و نه دولت ، از ممیزی سختی برخوردار است .این سانسور باعث می شود که بسیار از نیاز و خواست جامعه عقب تر باشد و جوابگوی آن نباشد .شاهد این مدعا اینکه میزان گرایش شهروندان به شبکه های ماهواره ای رو تزاید است.می ماند روزنامه ها که به عنوان رکن چهارم دموکراسی به ایفای وظیفه اطلاع رسانی می پردازند.
حال قرض از این مقدمه مطول.در هفته های اخیر کسی از کاربران اینترنت نبود که نامی از اهورا یا همان فتح الله خالقی یزدی نشنیده باشد.این مطلب به صورت خیلی جزیی در برخی روزنامه ها و آن هم به عنوان نقل قول مسئولین چاپ شد.حتی پس از اجتماع محدود چند صد نفری در خیابان انقلاب هم توجه چندانی به آن نشد.تا اینکه غروب شنبه ، یازدهم مهر ماه ،پس از آنکه همگان مطمئن شدند که اهورای هخایی چند ماه مردم را سرکار گذاشته است ،صدا و سیما بخشهایی از برنامه های این دلقک شبکه رنگارنگ را پخش کرد.
روز بعد از آن هم روزنامه شرق که از این کار تلویزیون جرات گرفته بود تیتر صفحه اول خود را به این مطلب اختصاص داد به همراه توضیح مفصل در همان صفحه و مقاله محمد قوچانی در همین مورد البته مانند همیشه از دید تاریخی.البته این احتیاط قوچانی در انتخاب تیتر از همان تئوری بقای معروف سرچشمه می گیرد.
متاسفانه جرات مطبوعات ایرانی به قدری تنزل یافته که به عنوان مثال در مورد این رخداد که مربوط به اپوزیسیون هم می شد،ابتدا باید تلویزیون به عنوان نهاد رسمی و حکومتی آن را تایید کند تا پس از آن بتوانند به آن بپردازند.در حالی که بهترین موقع برای پرداختن به آن در شماره روز شنبه بود. مهمتر اینکه این ماجرای اهورا به قدری غیر جدی بود که بسیار زود از خاطره مردم محو خواهد شد.به قول ابراهیم نبوی از این موارد هر 2563 سال اتفاق می افتد که نباید آن را از دست داد.
حملات پیاپی به مطبوعات و نشریات ایران آنان را مانند مار گزیده ای کرده که از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسند.
* * *
خرم از وزارت راه رفت.این اولین قربانی آستان مجلس هفتم.بقیه وزرا هم آمده بودند تا واحد کار آموزی پاس کنند.

| هادی | 11:53 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.