کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



تکمله ای بر شانزده خرداد

امسال روز دانشجو برای خیلی ها مهم بود.روزی بود که رئیس جمهور سید محمد خاتمی بعد از سه سال در مراسم این روز شرکت کرد و برای دانشجو ها هم اهمیت داشت.مطمئنا این آخرین 16 آذر بود که با حضور خاتمی به عنوان رئیس جمهور برگزار شد و شانزده آذر هشتاد و چها دیگر خاتمی نیست که بیاید در جمع دانشجویان و حرف آنها را بشنود و فحش بخورد و انتقاد ها را به جان بخرد و بخنند و البته کمی هم از کوره در برود و به دانشجویانی که نظم جلسه را بهم می زدند اخطار بدهد.از اقتدارگرایان انتقاد کند مانند همیشه و برای اولین بار از دوستان و حامیانش هم خرده بگیرد و خود را طلبکار این دو گروه بداند.شانزده آذر امسال باز هم تکرار اثبات صبر خاتمی بود.به قول آن دانشجو خداوند خاتمی را آفرید تا صبر ملت را آزمایش کند و دانشجویان را آفرید تا شاهد سو استفاده از این صبر باشد.قطعا آخرین روز دانشجو در دوران خاتمی برایش آسان نگذشت.
اول- چه طورمی شود که خاتمی بعد از سه سال که از شرکت در این مراسم خودداری می کرد در آخرین سال مسئولیتش در آن شرکت کند.آن هم در روزهایی که دانشجویان ،این حامیان اصلی او که بیشترین هزینه را هم در راه اصلاحات پرداختند انتقادات شدیدی نسبت به اودارند.اگر خاتمی در این مراسم همانند مراسمات سه سال گذشته و به همان بهانه شرکت نمی کرد مشکلی پیش می آمد؟چه اجباری برای شنیدن حرف های دانشجویانی که بیشترشان احساسی با این موضوع برخورد می کردند بود؟اصلا آیا فقط در روز دانشجوست که باید حرف دانشجویان را شنید؟
دوم- مراسم آن روز را صدا و سیما به صورت جراحی شده چهارشنبه شب نمایش داد.نمی دانم در صف های جلو دقت کردید چه کسانی نشسته بودند.حتی تا صف آخر.این طور که من دیدم اکثر دانشجویانی که در ابتدای مراسم حضور داشتند و قبل از این که در های سالن شکسته شود و دیگر دانشجویان وارد شوند اکثرا گزینش شده بودند و آنطور که از ظاهرشان بر می آمد و از پوستر ها و پلاکارد هایی که در دستشان بود، اکثرا از بسیج دانشجویی و تشکل های همفکر آن بودند.در کنار این شایعه ای که می گوید درب سالن در ساعت هفت صبح بسته شد و کسی حق وارد شدن نداشت.آنهم سالنی با ظرفیت هفتصد نفر.این سو مدیریت خود به بحران دامن زد.چرا برای این مراسم چنین سالن کوچکی در نظر گرفته شد.در سال های نخستین اصلاحات این برنامه در فضای باز برگزار می شد.
سوم- هیچ کس رفتار دانشجویان در هو کردن رئیس جمهور را نمی پسندد.آن هم رئیس جمهوری مانند خاتمی که نمی توان بر جنبه علمی و روشنفکری او چشم پوشید.این حرکت موهن ترین حرکت دانشجویانی بود که در مراسم حضور داشتند.این حرکات نشان دهنده وجود لمپنیسم در دانشگاه است.وای به روزی که جهل بر دانشگاه چیره شود.آن وقت نه از دانشگاه نشانی می ماند نه از جامعه که جامعه ارزش هایش را از دانشگاه می گیرد.مدعیان دموکراسی و کسانی که خواهان آن هستند چگونه خود بدان عمل نمی کنند.آیا هنوز دوره آن است که بدون فکر هر جمله آهنگینی را به عنوان شعار تکرار کنیم.این رفتار ظلمی بود که بر خاتمی رفت.
چهارم-(مخاطب این بند سید محمد خاتمی است)
آقای خاتمی ،از این که بعد از سه سال به جشن دانشجویان آمدید خوشحالم و ناراحتم از این که به شما توهین شد همانطور که گاهی در جاهای دیگر هم به شما توهین می شود.حرف های شما همیشه خوب بودند چه هنگامی که از روی نوشته می خوانید و چه آن وقتی که ما نوشته تان را می خوانیم.آمدی تا از عملکرد دولت دفاع کنی و بگویی بله ما هم کار کردیم.بگویی همین که شما الان جلوی رئیس جمهور ایستاده اید و ازاو انتقاد می کنید این کار دوم خرداد است.حرکت اصلاحی است که وزارت اطلاعات را نجات داده و اکنون مردم به آن اعتماد دارند. شاید من زیادی متوقع باشم اما باشد.اما من هم چیزی بگویم.من یک کلمه از شما یاد گرفتم فقط یک کلمه آن هم نهادینه سازی.این اقدامات شما چقدر نهادینه شد.اکنون که دیگرامیدواری به ادامه اصلاحات در حکومت کمرنگ شده است چقدر ایمان دارید که این روند بعد از شما هم ادامه خواهد داشت؟ آیا وزارت اطلاعات همان لولوی سابق نخواهد شد؟آیا بعد از شما تشکل های مردمی و(ngo)ها ادامه خواهند داشت ؟آیا.................من مطمئن نیستم.
آقای رئیس جمهور، من همیشه چهره شما را خندان دیدم حتی اگر ماسکی باشد بر صورت شما. البته اگر خندان هم نبودید لا اقل عصبانی هم نمی شدید. همانطور که در بند سوم هم گفتم.به شما حق می دهم در مقابل افراد بی منطقی که اصول گفت و گو را رعایت نمی کنند فریاد بزنید و آن ها را آدم ندانید و تهدید به بیرون انداختنشان کنید.من هم اگر جای شما بودم همین کار را می کردم .ولی آیا شما همیشه در برابر کسانی که به دموکراسی معتقد نیستند همین طور بودید.آیا بر سر همان مخالفانی که به قول شما ندای اصلاح طلبی مردم را نشنیدند هم همینطور فریاد می کشید و آنان را تهدید می کنید یا اینکه فقط کمیته ای تشکیل می دهید تا حقیقت یابی کنند. من نمی دانم شاید بیشتر از این ها برای مخالفان اصلاحات عصبانی می شدید.شاید همین باعث شد که محاسنتان در این چند سال بیشتر سفید شود.
آقای خاتمی ، من جوانم و باید به آینده امیدوار باشم ولی شاید هم جوان نباشم چون به آینده امیدی ندارم.
آقای خاتمی
وفا کنیم و ملامت کشیم وخوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

| هادی | 6:42 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.