کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



جامعه غلو شده

نگاشه قبل در مورد حلقه مفقود جامعه مجازی و جامعه واقعی ایرانیان مورد توجه دوستان و نویسندگان وبستان قرار گرفت. در ادامه آن مطلب می خواهم باز هم بنویسم البته شاید پراکنده گویی باشد و نیاز به راهنمایی و نظر دوستان را رفع نمی کند.
در جامعه ایران شکافی همواره بین روشنفکران و عامه مردم وجود داشته است. این گسست می تواند از تقابل سنت که خواستگاه عامه مردم و مدرنیت که حاملانش روشنفکران هستند برخیزد که البته هر چه باشد نیت من ورود به آن نیست. روشنفکران ، خود می توانند به دو گروه تولید کننده و توزیع کننده که این دومی شارحان آن اولی هستند تقسیم کرد.روشنگر تولید کننده خوراک فکری را تولید و تولید کننده با بحث و مداقه در آن به بالندگی می رساندش و البته به زبانی عامه فهم به مردم می دهد .پس کار واسطه های روشنفکری بسیار ظریف است.اینان روی مرز نخبه گرایی و عامه گرایی حرکت می کنند.شاید شبیه بندبازانی باشند که هر آن ممکن است به طرف پوپولیسم بلغزند و یا به سمت الیتیسم بیافتند.
اینترنت و رسانه مکتوب آن یعنی سایت ها و وبلاگ ها که گفت و گویی نسبتا زنده و بهر وز را دارند ، یکی از ابزار هایی است که باعث گسترش افکار و عقاید روشنگرانه شده که بر تعداد روشنفکران واسطه نیز قطعا افزوده است ، اما با این حال باز هم همان گسست پابرجاست.البته دستاورد های آن را نفی نمی کنم و بلکه آن را حسن مطلعی در این راه می دانم ولی مطرح شدن این مباحث حتما چراغ راهمان خواهد بود.
دو حالت مشابه را که برایم رخ داده را می نویسم تا به شباهت فضای این دو پی ببریم.شهرستان نشینی و دوری از پایتخت هر چند از امکانات دورت می کند اما مزایای خود را دارد.شخصا هر بار که به تهران سفر می کنم در مصاحبت و مجالست با مردم آن دیار دوز نارضایتی از حکومتم بالا می رود و حتی شاید افکاری هم به ذهنم خطور کند.در پایتخت، البته آن چه که من شاهدش بودم ، بسیار از دولت انتقاد می کنند و مجالی هم بیابند مسئولین را هم منور می کنند و در مجموع منتقد جدی هستند.البته این خود بسیار مغتنم است ولی سازمان یافته و به دور از عوام زدگی باشد.اما وقتی که به زادگاهم مراجعه می کنم و با مردمان روستا نشین می نشینم متوجه تفاوت این دو می شوم.اصلا عوالم آن ها جدای از هم است. آن چه من به آن رسیده ام این است که فضای پایتخت ، غلو شده و تقریبا از فضای اکثریت جامعه جداست و یا ارتباط کمی با آن دارد. عینا همین حالت در جامعه مجازی ایرانیان دیده می شود. یادم می آید در یکی از نوشته های عماد باقی در مورد شرکت در انتخابات، وی از تجربه اش در سفر به یکی از شهرهای سیستان وبلوچستان می گفت و از شکاف و تضاد زیاد بین آن چه آنجا حس می کرد و آن چه در پایتخت می گذشت روایت می کرد.
این دو جامعه شباهت های زیادی هم دارند که یکی از آن ها داشتن تنها یک رای در انتخابات است.

| هادی | 6:41 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.