کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



یـلـــدا

ما ایرانیان خلقیات ویژه خودمان را داریم که در مقایسه با ملل دیگر یگانه است. مثلا همین رفت و آمد ها یا به قول معروف صله رحم.به کوچکترین بهانه ای دور هم جمع می شویم و زود شروع به صحبت و درد دل می کنیم.اگر با هم نسبتی خانوادگی داشته باشیم که تکلیفش مشخص است و اگر هم که همسایه دیوار به دیوار و یا نه اصلا چند ده دیوار آن طرف تر هم باشیم به بهانه ای بالاخره شامی نهاری مهمان می شویم یا دعوت می کنیم تا بلکه مراوده شروع شود.مثلا نگاهی به جشن های ایرانی قبل از اسلام و اعیاد اسلامی که بعد از اسلام وارد ایران شدند بیاندازید. چند تایی را نام می برم.عید فطر ،عید قربان، عید قدیر و از جشن های ایرانی نوروز،سیزده به در ،چهارشنبه سوری و جشن هایی که شاید دیگر امروز از یاد رفته باشند.البته گسترش شهر نشینی و آپارتمان نشینی رنگ و بوی سنتی این رفت و آمد ها را کمی از بین برده است.من از یکی از اینجشن ها یعنی یلدا می خواهم بنویسم
.

تا چند ساعت دیگر شب یلدا شروع می شه . بلند ترین شب سال.شب سیاه است و تاریک و همیشه هم به ظلمت و گمراهی تعبیر شده .پس هر چه طولانی تر نا مطلوب تر و وحشتناک تر.شاید اجداد ما ایرانیان هم به خاطر همین ترس و ناراحتی با پایه گذاشتن یک رسم خواستند این ترس را کمتر کنند که حتی امروز شب یلدا شب خوشحالیست. شب یلدا یه خاطره نوستالژیک رو برام تداعی می کنه .یه شبی که حتی شاید تا به حال اون رو به صورت حقیقی ندیده باشم.همه اعضای خانواده کنار یک ریش سفید فامیل زیر کرسی نشستن و روی کرسی هم انار ، هندونه،میوه ،آجیل و البته یه دیوان حافظ.حواستون باشه شب چله باید چهل چیز بخورید.این تصویریه که هرگز به حقیقت نپیوسته برای من .همیشه کمیتش لنگ بود.اگر انار و هندونه بود حافظ نبود و اگه حافظ بود کرسی نداشتیم و از همه مهمتر اون ریش سفیدی که گفتم انقدر زود ما رو ترک کرد که مزه خاطره اش رو نتونستم خوب نگه دارم.به هر حال یلدا، یلداست. باز هم خوش می گذره. یادش به خیر چند سال قبل حضرت حافظ حسابی بهمون حال داد.بعد از گرفتن فال برای چهارده پونزده نفر نوبت خودم که شد حافظ گفت "زاهدان کین جلوه از محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند" اما حافظ این قدر سهل و ممتنع هست که بشه از این هم برداشت خوب کرد.

یک چیز تلخ هم بگم که آزارم یم ده.تو این وانفسای اقتصادی خیلی ها شب یلداشون از شب های دیگه بدتره و سفرشون خالی تر.پدر و مادر هایی که شرمنده بچه هاشون می شن.نمی دونم راه حل جیه ولی حداقل می شه در موردش فکر کرد.به اون هایی فکیر کنین که منتظر ته مانده بشقاب ها هستن و البته به اون هایی که از فرط آبرو داری صورتشون رو با سیلی سرخ می کنن.نه فقط امشب که شب یلداست.
ببخشید که تلخ بود

شب است و گيتی غرق در سياهی
شب بلند است و سياهی پايدار ، ولی
باور به نور و روشنايی است ،
که شام تيره ما را ، از تاريکی می رهاند
و از دل شبهای يلدا ، جشن مهر و روشنايی به ما ارمغان می رساند
تيرگی هاتان در دل نور خاموش باد ،
شب يلدا را به نور قرنها قدمت جاری نگه داريم . . . .

* * *

ویژه نامه شرق -یلدا


| هادی | 5:35 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.