کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



یک شب با موسیقی ایرانی

چند شب قبل فرصتی دست داد تا ملاقاتی با یکی از استادان موسیقی ایران داشته باشم. البته از اسم بردن معذورم بنا به دلایل مختلف. اگر هم نام ایشان را بگویم احتمالا نشنیده اید چون استاد از رسانه و نام آور شدن گریزان است. حتی شنیده ام که با بعضی از شاگردانش قطع رابطه کرده چون آنها بدون اطلاع استاد صدایش را ضبط کردند. این رفتارش، خلقیات عارفان را یادم می آورد که همواره می خواستند با ایجاد فاصله و دافعه، عطش آموختن را در شاگرد خود زیاد کنند. به هر روی صحبت به اینجا رسید که این روزها کنسرت استاد شجریان در حال برگزاری است. استاد علاقه ای به این کنسرت نداشتند. دلایلشان هم جالب بود. هر چند انتقادهایش شاید به مذاق پرستندگان خوش نیاید. استاد ما اشکالاتی از آواز استاد شجریان گرفتند و در نهایت گفتند(سعی می کنم عینا نقل کنم): رفتن به این کنسرت برای من اهمیتی ندارد و اصلا مهم نیست چون اولا پولش را ندارم. چهل هزار تومان بدهم بروم کنسرت که چه؟ با این پول می شود چهل کتاب خرید خواند یا این که بیش از این تعداد نوار آواز شجریان را خرید گوش داد. از لحاظ تکنیک نوار هم بسیار بهتر از اجرای زنده است که تا جا افتادن زمان می برد. این کنسرت برای پولداری خوب است که فردا بتواند قمپز در کند و فخر بفروشد.
حرف های استاد به ویژه آن قسمتش درباره بازار سیاه بلیط و قیمت آن جالب بود. اما شاید همه علاقه مندان استاد متمول نباشند که نیستند. عده ای هم در این کویر موسیقی امروز، به دنبال چشمه های کمتر آلوده اند. علاقه مند دیدن اجرای گروهی و ساز ایرانی که در رسانه ملی نمی توان دیدش.
جای شما خالی. بعد از این صحبت ها به قول معروف استاد ما را به فیض اکمل رساندند و آوازی خواندند و تصنیفی که تا به حال نشنیده بودیم. ایکاش این نغمه ها جای گسترش و رسانه ای شدن داشت تا همه بتوانند از آن استفاده ببرند. هر چند گروه های مختلف با نیات رنگارنگ کمر به ذبح آن بسته اند.

| هادی | 12:33 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.