کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



کوزه شکستن

بعد از چند هفته‌ای ننوشتن، امروز فرصتی شد تا چیزکی بنویسم.
یک چیزی است که برای من اتفاق افتاده که البته چندان هم تازه نیست یعنی همیشه همراهم بوده. شاید شما هم همینطور باشید. هر کسی برای خودش برنامه ریزی دارد و برای هدف‌هایی که در زندگی دارد برنامه‌ریزی می‌کند. بعضی از این طرح‌ها عملی می‌شود و به قول ادبا جامه عمل بر قامتشان پوشانده می‌شود. و برخی دیگر هم در ذهن بایگانی می‌شود و خاک می‌خورد ای بسا خوب هم باشد. این هم می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. از شرایط مکانی و زمانی گرفته تا تنبلی و.... این قسمت‌اش را خودم خوب درک کرده‌ام. کتاب‌های نیم‌خوانده داخل کتابخانه، مقالات و مجلات آرشیو شده، موضوعات خوبی برای نوشتن که نتوانست از خانه خیال بیرون بیاید و هزاران چیز دیگر. بهترین بهانه و متداول‌ترین آن برای توجیه این سستی و کاهلی معمولا نداشتن وقت است. اما فرصت فراغت هم دست می‌دهد و باز به بطالت می‌گذرد. یاد شعری از مولانا افتادم که می‌گوید:
آن یکی خر داشت، پالانش نبود یافت پالان، گرگ خر را در ربود
کوزه بودش آب می‌نامد به دست آب را چون یافت خود کوزه شکست
مثل ما هم مانند همانی است که به دست خود کوزه را می‌شکند و بعدش گلایه هم می‌کند.

| هادی | 2:20 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.