کـومـه [code:1]
[/code:1] [code:1][/code:1]

کـومـه

<وب نویسه هایی از فرهنگ, سیاست و اجتماع>

خانه    | پست خونه   |   | XML    |



برآمد باد صبح و بوي نوروز

دارد نفس‌هاي آخرش را مي‌زند. ساعاتي بيشتر به پايان حيات اين محتضر نمانده. او كه برود مانند همه رفتگان تنها چيزي كه از خود براي ما خواهد گذاشت خاطره است.
سال 85 را مي گويم. باز هم مانند هميشه اين سنت كهنه كه همواره نو است تكرار مي شود. حسي مثل روز تولدم دارم. شايد از آن جا كه همه ما جزيي از طبيعتيم و چون طبيعت نو مي‌شود و مي‌شكفد، مادر زمين بيدار مي‌شود و هزار نشانه رستاخيزي ديگر. خاك مرده حيات مجدد مي‌يابد و قباي سبز رنگ و رنگ رنگي به تن مي كند.
سال كهنه مي‌شود اما خلاف ديگر چيز‌هاي كهنه خود مي‌رود و جايش را به جديد‌تر مي‌دهد.365 روز 24 ساعته كه لحظه هايش پر است از نشانه. در اين چند ساعت باقيمانده بايد به كارنامه امسال‌ام نگاه كنم. هر چند دير هنگام است.
سال جديد اما مانند هديه‌اي است كه به هر نفر مي‌دهند. بسته‌اي در بسته. امسال چه خواهد شد؟
سلامت، سعادت، سيادت، سُرور، سَروري، سبزي و سَرزندگي را سر سفره هاي هفت سينمان بچينيم و آرزو كنيم براي تك تك انسان‌ها.
نوروز 86 مبارك.

با خنده گفت:
ببين رود شاد را...
انگار، آب دگرباره نوبر است!
موج از ميان رود خروشان به طنز گفت:
امروز خنده‏هاى تو هم نوع ديگر است‏
باد از ميان شاخه به نجوا اشاره كرد...
اينان چه غافلند؟
فردا، سحر، بهار دل افروز، بَر دَر است!


حسين اكبري

بهاريه‌هاي شاعران ايران
نوروزنامه

Labels:


| هادی | 10:52 PM |

|




:لینک دوستان:


.:: تیتر آخرین اخبار ::.