|
جوانان دیروز و امروزدیشب منزل یکی از دوستان خانوادگی مهمان بودیم.البته به همراه پدر و مادر.قسمت این بود که فرزند آنان که همسن من هم بود منزل نباشد و من از مصاحبت با شش مرد دیگر که همگی حداقل بیست سال از من بزرگتر بودند.استفاده ببرم.به نوعی توفیق اجباری.البته بیشتر شنونده بودم.کمی دقت در صحبت های آنان و دغدغه هاشان چیزی جز فاصله و شکاف اجتماعی ، فرهنگی و تاریخی حکایت نمی کرد.در واقع همه آنها همان جوانان دیروز بودند که انقلاب کردند و بعد از آن برای دفاع از انقلابشان به جبهه رفتند.البته همه آنه معلم هم بوده اند.کسانی که عجز در برقراری دیالوگ با شاگردان دیروزشان آنان را به سوی مونولوگ کشانده است.وقتی سر سفره شام نشستیم مانند عادت همیشگی شان قیاسی بین جوانان امروز و جوانی خودشان را شروع کردند.همیشه ما یعنی جوانان امروز را ملقب به جوانان روغن نباتی می کنند.(البته نه این بار)نمی دانم شاید در دوران جوانی خودشان هم با آنان همین می کردند که امروز با ما می کنند.بگذریم.آقای ..... وقت صرف شام به من گفت فلانی غذا بخور. ما زمانی که جوان بودیم چنین و چنان می کردیم. ما تونستیم یک حکومت رو سرنگون کنیم . ما انقلاب کردیم .ولی جوانهای امروز ...........صحبت کوتاهی در گرفت
بله جوانان دیروز به اقتضای جوانیشان انقلاب کردند بعد از انقلاب هم میدان جنگ عرصه خوبی برای جوانی کردن بود.جاهایی که توانستند انرژی جوانی خودشان را تخلیه کنند.که البته در این میان بسیار جوانی و خامی هم کردند. اشتباهاتی که به خاطر در هم آمیختن بی تجربگی جوانی و شور انقلابی هزینه های زیادی را متحمل جامعه کرد که هنوز هم تاوان آن داده می شود.حالا همین شباب دیروزین امروز باید با دستانی لرزان مسئولیت را به دست پروردگان خود بسپارند .این امری جبری و خارج از ید اختیار انسان است.نگاهی به میانگین سنی مسئولین امروز به روشنی نشان از تغییر وسیع قریب در عرصه مدیریتی مملکت دارد. در واقع این که مدیران فردا که در دوران نوجوانی به آنان آینده سازان فردای ایران اسلامی می گفتند تا چه اندازه با کفایت هستند.آیا باورها و اعتقادات آنان با پدرانشان در یک مسیر است.نسلی که امروز از آن به نسل سوم یاد می شود چه اشتراک و چه تفاوتی با نسل های گذشته دارند.جوانان دیروز اگر توانستند جامعه ای را متحول کنند نتوانستند مسئولیت انتقال باورها و معتقدات خود را به امروزیان انجام دهند.اشکال از باورهاست یا از شما و روش هایتان؟بی دلیل به گذشته ای که ما ندیدیم تفاخر نورزید که ما کارنامه امروز شما را می بینیم.شاید اگر ماهم در آن زمان بودیم بهتر و کارآمد تر از شما عمل می کردیم.اگر از آزمون دیروز سربلند بیرون آمدید از آزمون امروز که بسی خطیر تر و پر خطر تر است چه کسب کرده اید جمله ای از دکتر شریعتی به عاریت می گیرم : پدر و مادر شما مقصرید اکنون روی صحبتم با هم نسلان خودم است.بیایید کمی بیشتر به این مسئله فکر کنیم.اگر دیگران مسئولیت خود را درست انجام ندادند ما هم باید همان راه ناثواب را در پیش بگیریم؟تاچه حد از حقوق خود دفاع کرده ایم اصلا به حقوق خودمان آشنا هستیم تا بخواهیم از ان دفاع کنیم.چه مقدار روحیه اعتراض و مطالبه حق در ما وجود دارد. بارها حقوق قانونی مان را از ماسلب کرده اند و ما دم برنیاورده ایم.حتما برای همه شما چنین موقعیتی در دانشگاه مدرسه خیابان و جاهای زیاد دیگری پیش امده است.همه منتظریم یک نفر جلو بیفتد ودیگران هم پشت سر او.تبعیت از هیچ.اگر همان نفر پیش قدم شد به این فکر می افتیم که دیگران هستند چه حاجت به حضور من. چنین است که یک نفر قربانی می شود تادیگران عبرت بگیرند. منتظر قهرمانی هستیم تا از پشت ابرها بیاید و حقمان را تقدیممان کند.این را هم زیاد شنیده ایم که وای به حال ملتی که نیاز به قهرمان دارد.چه بسا در این انتظار جوانی خود را از دست دهیم دوستان ما هم مقصریم | هادی | 7:55 AM | | |
.:: تیتر آخرین اخبار ::. :آرشیو نوشته ها: July 2004 August 2004 September 2004 October 2004 November 2004 December 2004 January 2005 February 2005 March 2005 April 2005 May 2005 June 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 November 2005 December 2005 January 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 |